توبه ی نصوح
توبه ی نصوح
از امام علی علیه السلام پرسیدند:
توبه ی نصوح چیست؟
فرمود:
- پشیمانی به دل
- استغفار به زبان
- عزم بر بازنگشتن به آن
تحف العقول ص 209
توبه ی نصوح
از امام علی علیه السلام پرسیدند:
توبه ی نصوح چیست؟
فرمود:
- پشیمانی به دل
- استغفار به زبان
- عزم بر بازنگشتن به آن
تحف العقول ص 209
پرسیدم از قلم که کدامین کلام نغز
برمجمع حروف الفبا سرامد است
فورابه روی صفحه کاغذ پرید وگفت
بعد از خدامحمدوال محمداست
پیوند: http://www.jonbeshnet.ir/news/65603
صبر سخت سیدالشهدا؛ دوای درد امروز ما
رسیدن به هدف، بدون صبر بر مشکلات و ناملایمات، ممکن نیست؛ خواه این هدف، ابعاد کوچک و محدودی داشته باشد مثل تلاش برای ساختن یک خانهی خوب یا سعی یک ورزشکار برای عبوردادن توپ از خط دروازهی حریف؛ و یا اینکه آن هدف، جنبههای مهم و آثار وسیعی داشته باشد؛ مثل تلاش برای انزوا و اضمحلال ظلم و مبارزه برای استقرار عدالت. در هر صورت، چنین مسیری دارای مشکلاتی است که نیاز به استقامت دارد و باید بر آنها صبر نمود.
از صحبت دربارهی «لزوم صبر بر سختیها» که بگذریم باید به این نکته توجه کنیم که «تمام صبر کردنها» در یک درجه نیستند؛ چون تمام ناملایمات در یک رتبه از شدت و سختی قرار ندارند. این سخن امام راحل عظیمالشان را از یاد نبردهایم که میفرمود: «حفظ پیروزی و نهضت، بسیار مشکلتر از اصل آن است.»[1] این کلام امام، یعنی استقامت و صبری که برای محافظت از دستاوردهای انقلاب، لازم است بسیار بیشتر از صبری است که برای به ثمر رسیدن اصل انقلاب، لازم بود.
در ایام ولادت دردانهی عالم خلقت و نگین درخشان اهلبیت عصمت، نمیتوان از صبر حسینبنعلی (علیهماالسلام) نگفت و از آن درس نیاموخت. سراسر زندگی امام سوم بشریت، مشحون و سرشار از صحنههای صبر و استقامت آن بزرگوار بود. چه در دوران کودکی که شاهد غصب حق پدر -به عنوان ولیّخدا- و ظلم عظیم بر مادر -بهعنوان عصمت کبرای خدا- بود و چه در واقعهی بینظیر کربلا که تمام هستی و سرمایهی خود را برای رضای پروردگار، فدا کرد. در تمام اتفاقات نهضت عاشورا، اگر استقامت سیدالشهدا نبود قطعا نتیجهای حاصل نمیشد اما از طرف دیگر، صبر آن حضرت هم در یک رتبه و سطح نبود. «صبرش فقط این نبود که بر تشنگی صبر کند، بر کشتهشدنِ یاران صبر کند؛ اینها صبرِ آسان است.
صبرِ سختتر این است که دیگران، افراد صاحب نفوذ، افراد آگاه، افراد محترم هی بگویند آقا نکنید، این کار غلط است، این کار خطرناک است. هی ایجاد تردید کنند. کیها؟ افرادی مثل عبدالله جعفر، عبدالله زبیر، عبدالله عباس؛ این شخصیتهای برجستهی بزرگ آن روز دنیا، آقازادههای مهم اسلام، اینها هی بگویند نکن این کار را. هرکه باشد اگر چنانچه آن عزم و آن اراده و آن ثبات در او نباشد، با خودش فکر میکند که من دیگر تکلیفی ندارم، اینها که دارند اینجوری میگویند، دنیا هم که دارد آنجوری حرکت میکند، بگوئیم و بگذریم.»[2]
در انقلاب اسلامی ایران هم صحنههایی از بروز چنین شرایطی را شاهد بودیم.یک نمونه از آن مربوط میشود به دورانی که شاه خائن، کشور را ترک کرده بود و شرایط برای پیروزی انقلاب، بسیار مهیا بود باز یک عده از افراد ظاهر الصلاحی که ضعیفالنفس و فاقد بصیرت لازم بودند به امام(رحمهالله) پیغام میدادند که باید با حکومت شاهنشاهی همراهی کرد و با آنها ساخت![3] یعنی تمام جانفشانیها و مبارزات مردم را نادیده میگرفتند و سفارش به همراهی با حکومت پهلوی میکردند. و اگر نبود صبر جانانهی امام راحل و مردم وفادار ایران، ممکن بود دچار دلسردی و یأس شوند و اصلا چیزی به نام انقلاب اسلامی، شکل نمیگرفت.
امروز هم شرایط مشابهی را تجربه میکنیم. عدهای معتقدند که برای رهایی از مشکلاتی نظیر تحریم، نه به دست پرتوان نیروهای داخلی، بلکه باید چشم به دست شیطان بزرگ بدوزیم تا بلکه لطف کند(!) و تحریمها را لغو نماید. چنین دیدگاهی قطعاً مخالف سیره و تفکر حسینی است؛ چرا که اگر جایز بود بخاطر تحریم و مشکلات معیشتی، دست از مبارزه کشید، آنحضرت بسیار بیشتر از امروزِ ما حق داشت تا برای رهایی کودکان و زنان تشنه و بیدفاع هم که شده، دست تسلیم را بالا ببرد و به اسم مذاکره، از آرمانهای خود صرفنظر کند!
امروز، «صبر سختترِ» نیروهای خالص انقلاب این است که دربرابر تحلیلهای منفعلانه و القاهای ذلتآفرین برخی از خواص بیبصیرت، دچار یأس و دلسردی نشوند و مثل همیشه، چشم به سخنان ولیفقیه و نایب امام زمان(عجلاللهفرجه) بدوزند و بدانند که عزت دنیا و آخرت ما در گرو عمل به کلام و سیرهی سیدالشهدا(علیهالسلام) است.
پینوشت:
[1]. صحیفه امام، ج۹، ص۲۷
[2]. امام خامنهای، 13تیر1390
[3]. امام خمینی(رحمهالله): «…شاید این حرکات ما را یک حرکات غیر عاقلانه میدانستند. حتی در این اواخر هم که خود آن مردک[محمدرضا پهلوی] رفته بود و بختیار جایش بود، باز ناصحهای بیاطلاع، نصیحت میکردند که باید ساخت دیگر با اینها! باید شورای سلطنتی را تأیید کرد و بعد رفت وکیل درست کرد. و بعد از راه او مسئله را ختم کرد…»(تیرماه 1358 در جمع اقشار مختلف مردم و پاسداران حصارک کرج)
پیوند: http://tonekabon24.ir/admin/news/index/edit/27532
پیش از هر چیز باید دانست که بعثت و ارسال پیامبر به هر حال، به زمان و مکانی خاص نیاز دارد، یعنی پیامبر باید در زمانی خاص و از قومی خاص در مکانی خاص کار خود را شروع کند. اگر انتخاب اینها به دست ما و با قدرت ما بود جا داشت بگویید که چرا بعثت پیامبر(ص) در ایران که متمدن بود صورت نگرفت. هدایت بشر و فرستادن دین چیزی نیست که با قدرت و سیاست بشر بوده باشد تا بتواند در شرایط و چگونگی آن تصمیم بگیرد، بلکه این امر از پیچیدهترین پدیدهها و مقولههایی است که جز خداوند متعال کسی بر آن قدرت ندارد، امّا در یک حساب بشری و نگاه ظاهری به نظر میرسد که چنین حرکتی در متن حکومتهای مقتدر امکان نداشت، چرا که اگر برای مثال اسلام در کشوری مانند ایران یا روم آن روز ظهور میکرد، در همان ابتدا از سوی قدرت حاکم سرکوب میشد و یا دست کم چندین برابر زحمت و تلاشی که در حجاز انجام شد، لازم بود انجام شود؛ هم چنین امکان نداشت در کنار قدرت موجود مرکزی، قدرتی مستقل به دست آورد، چه برسد به آن که تبدیل به قدرتی در برابر قدرت مرکزی شود و آن را تحت الشعاع قرار دهد.
یکی از جهات امتیاز منطقه حجاز بر دیگر مناطق این است که خانه کعبه در آن قرار دارد و ریشه حرکت توحیدی ابراهیم(ع)در آن جاست که اگر تنها همین دو ویژگی در آن جا بود، برای گزینش و انتخاب بعثت پیامبر(ص) کفایت میکرد: \"إِنَّ أَوَّلَ بَیْت وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًی لِّلْعَالَمِینَ * فِیهِ ءَایَاتُ بَیِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَهِیمَ وَمَن دَخَلَهُ کَانَ ءَامِنًا؛ (آل عمران، 96 -97) نخستین خانهای که برای مردم و نیایش خداوند قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است. در آن، نشانههای روشن، از جمله مقام ابراهیم است، و هر کس داخل آن (خانه خدا) شود، در امان خواهد بود. \” در میان انسانها چنین است که هرگاه میخواهند اقدام مهمی انجام دهند سعی میکنند که از نظر مکان، مناسبترین محل را برای آن در نظر بگیرند، یعنی تناسب مکان از مقولههای مهمی است که برای اقدامات مهم و حتّی غیرمهم در نظر میگیرند، به گونهای که گاهی مسئله مکان، زمان و حتی چگونگی اجرای آن اقدام را تحتالشعاع قرار میدهد، یک همایش ورزشی به طور معمول در جایگاه مناسب آن که ورزشگاه باشد جالب و دارای تأثیر است و یا گردهمایی شرکتهای حمل و نقل در ترمینالهای حمل و نقل انجام میشود و… . خداوند متعال برای اجرای برنامه فرستادن آخرین پیامبر و ابلاغ دین که کاملترین دین و جاودانه است و همه بشریّت را برای همیشه مخاطب خود قرار میدهد، مکانی را به عنوان محور از قرنها قبل در نظر گرفت و شرایط مناسب را در آن فراهم کرد تا امروز بتواند محوریّت معنوی خود را برای همه جهان ایفا کند، از پهن کردن زمین از زیر زمین کعبه تا بنای کعبه به وسیله حضرت ابراهیم(ع) و آماده کردن دو سنگ بهشتی حجرالاسود و مقام ابراهیم و حادثه مهم اصحاب فیل و… در جهت آمادگی چنین مکانی برای یک چنین برنامه مهمی بود.
(1) پینوشتها: 1. مقنعه، شیخ مفید، ص 371، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم / کمالالدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص 295، نشر مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین / بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسی، ج 12، ص 84، نشر مؤسسة الوفاء، بیروت.
برگزاری کرسی آزاد اندیشی با عنوان جایگاه آموزه ها و تاثیرات قرآن کریم
به همت مدیر و معاون پژوهش کرسی آزاد اندیشی با عنوان “جایگاه آموزه ها و تأثیرات قران کریم در حوزه های علمیه خواهران” همراه با پرسش و پاسخ با حضور حجت الاسلام و المسلمین جناب اقای فلاحی استاد منتقد و حجت الاسلام و المسلمین احمد رضوی استاد ارائه کننده بحث و دکتر اسماعیل کاظم پور استاد داور ویزه طلاب و کادر در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) برگزار شد .
حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای رضوی کارشناس مسائل مذهبی طی سخنانی اظهار داشت : خداوند قران این معجزه عظیم را بر پیامبر اخر الزمان نازل فرمود تا مردم را از تاریکی به سوی نور به اذن خداوند خارج کند و به سوی صراط الهی رهنمون سازد . برای اینکه بتوانیم از آثار وجودی این کتاب مقدس در متن زندگی خودمان بهرمند شویم . اولین گام بعد از عبودیت و بندگی خدای بزرگ فهم عمیق زبان قرآن و خارج کردن معیار های غربی و باطل از معیار های اصیل قرآنی می باشد که می توان با یادگیری این مبانی با شاگردی کردن در محضر اساتید توانمند و مطالعه کتاب های مرجع آن را کسب نمود .
حجت الاسلام و المسلمین فلاحی کارشناس مسائل مذهبی طی سخنانی بیان کرد : مهم ترین علت محجوریت قرآن کریم در میان خانواده های مسلمان عدم آشنایی با زبان قران ، عدم انس با قران ، عدم تشویق فرزندان به یادگیری زبان عربی در سنین کودکی ،عدم توجه خانواده ها به آموزه های قرآنی و غیره میتوان اشاره نمود .
دکتر اسماعیل کاظم پور بعد از جمع بندی پاسخ ها و مطالب ارائه شده توسط اساتید بیان نمود : توجه به قرآن کریم و آموزه های آن از مهم ترین استراتژی در دین مقدس اسلام است . این استراتزی باید در زندگی ما و تربیت فرزندانمان کاربردی گردد و برای پر رنگ شدن و عملیاتی کردن آموزه های قرآن در بین طلاب و خانواده ها ایجاد نیاز و انگیزه بسیار مهم است که میتوان ان را با آموزش از بیرون و یادگیری از درون تقویت نمود .
بزرگ ترين تشكر از يك زن، ديدن زحماتش است
جشن بزرگ ميلاد كوثر به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) و هفته زن، موزخ 23/1/94 در مصلي شهيد بهشتي تنكابن برگزار گرديد.
در اين مراسم حجت الاسلام سيد داوود شاهچراغي امام جمعه شهرستان و همچنين سيد ابراهيم هاشمي ايراد سخن كردند.
امام جمعه تنكابن گفت: يكي از ويژگي هاي انسان، شكرگزاري است و يكي از مهم ترين مسئوليت هاي مرد در خانواده اين است كه زحمات خانمش را ببيند و قدردان آن باشد.
وي در ادامه گفت: بزرگ ترين تشكر از يك زن، اين است كه زحماتش ديده شود و مورد قدرداني قرار بگيرد. فرزندان موفق، فضاي خانه و.. همه نتيجه ي زحمات زن خانه است. اگر زن در داخل خانه مديريت نداشته باشد و فضاي منزل را آماده نكند، هيچ موفقيتي حاصل نمي شود.
شاهچراغي افزود: اگر در تاريخ هم نگاه كنيم، مي بينيم كه در هر واقعه موفقيت آميزي يك زن نقش داشته است؛ مثل واقعه عاشورا. اسلام براي زنان جايگاه رفيعي قرار داده است ولي جايگاهي كه غرب براي زن در نظر گرفته است در حقيقت براي بي هويت كردن زن است.
“گره کور اجتماعی” که با دست باز میشود/ ریش سفیدها برای ازدواج جوانان پادرمیانی کنند!
تن ندادن به ازدواج در بین جوانان به معضلی اجتماعی تبدیل شده، اینجااست که پدر نگران است و مادر آرزو به دل، و جوانی که تجرد را بر تأهل ترجیح میدهد. سالمندی از پدیدههایی است که در کشور ما در حال رشد بوده و برای جلوگیری از کاهش موالید باید برنامهریزی درستی صورت گیرد؛ ثروت واقعی هر ملت نفت، گاز و تکنولوژی آن کشور نیست، بلکه زنان، مردان و جمعیت ثروت واقعی یک کشور هستند. کاهش موالید رابطه مستقیم با افزایش تعداد جوانان مجردی دارد که بنا به دلایل واهی و غیرعقلانی تن به ازدواج نمیدهند.
براساس یک گزارش پژوهشی تعداد دختران مجرد 20 تا 29 سال کشورمان حدود 6 میلیون نفر است و اگر به این ارقام تعداد دختران بالای 29 سال را نیز اضافه کنیم، شاید به رقمی بالغ بر 7 میلیون برسد. استان مازندران از این داستان مستثنی نیست، چنانچه در گزارشی مدیر گروه سلامت خانواده مازندران اعلام کرده بود، این استان 472 هزار دختر و پسر در سن ازدواج دارد که از این تعداد 241 هزار دختر، بین سنین 15 تا 39 سال، مجرد هستند. اگر از کل افرادی که در سن ازدواج قرار دارند، 15 درصد آنها ازدواج کرده و تشکیل خانواده دهند، معادل یکبرابر به جمعیت مازندران اضافه میشود.
دودی که به چشم دیگران میرود!
پای صحبت بسیاری از دختران مجرد که مینشینیم میگویند که خانه، ماشین و مهریه برایشان ملاک نیست و توقع زیادی از همسر آیندهشان ندارند، اما واقعیت چیز دیگری است. «مرد زندگی بودن» و «داشتن صداقت همسر آینده» بیشترین کلیدواژههای مشترکی بود که دختران مجرد از شرایط خواستگارشان انتظار داشتند.
طاهره حامدی، کارشناس امور بانوان و همیار دفتر امور خانواده تنکابن، با تأکید بر اینکه هیچ دختری در «خودآگاهش» خود را یک آدم سختگیر نمیداند، گفت: بیشتر خانوادهها موقع تصمیمگیری و مشورت دادن، دچار وسواس بیهوده میشوند و از پرجمعیت بودن خانواده و یا تکپسر بودن خواستگار تا چاق و لاغر بودن را مورد ارزیابی قرار میدهند. وی افزود: این وسواسها که بهنظر خانواده منطقی به نظر میرسد، باعث بالا رفتن سن ازدواج دختر و در نهایت تجرد ناخواسته میشود. «نسیم ـ ب» 35 ساله و مجرد از ساری با عنوان اینکه از بهترین دانشگاه فارغالتحصیل شدم و بهترین شغل را دارم، تصریح کرد: تشریفاتی که خانواده برای ازدواجم درنظر گرفتند و آن را بر سر راه خواستگاران متعددم میگذاشتند، باعث شد تاکنون ازدواج نکنم. وی با اشاره به اینکه گاهی خانواده از سر دلسوزی کاری میکند که دودش به چشم فرزند میرود، افزود: خواستگاران من در حال حاضر اغلب پیرمردهای همسن پدربزرگم و گاهی نیز مردان مطلقه و یا زنازدستداده با چند فرزند هستند.
این دختر مجرد با بیان اینکه خیلی از توقعاتم را پایین آوردم تا بتوانم فقط ازدواج کنم و پشتوپناهی داشته باشم، خاطرنشان کرد: گاهی فکر میکنیم زرنگ هستیم و خوب درس میخوانیم، اما همینکه از درس زندگی باز میمانیم، میفهمیم که چقدر در بازی بیتدبیری اطرافیان گیر افتادیم و چارهای نداریم. وی گفت: بعضی مواقع به جادو و جمبل رو میآورم تا شاید بتوانم قفل بسته ازدواجم را باز کنم، اما هنوز اتفاقی نیفتاده و من مجرد هستم. ریشسفیدها پادرمیانی کنند «معصومه ـ الف» 29 ساله و متأهل از قائمشهر نیز بیان کرد: 10 سال پیش ازدواج کردم و چیزی که از 10 سال قبل تاکنون نصیبم شده، بهخاطر افزایش تجربه در زندگی، رفاه بیشتر و آرامش است. وی ازدواج بهموقع برای دختران و پسران را نتیجه تدبیر خانوادهها دانست و افزود: حتی اگر والدین هم برای ازدواج دخترشان مخالفت کنند، بهتر است ریشسفیدهای فامیل پادرمیانی کنند و انگیزه ازدواج بهموقع در خانواده را رشد دهند.
گره کوری که با دست باز میشود!
در هر حال، تعدد دختران و پسران مجرد در استان حاکی از این است که در یک دهه گذشته تصور غلط از ازدواج در میان خانوادهها رایج شده و همچنان ادامه دارد، البته بسیاری از خانوادهها با بالا رفتن سن فرزندانشان در پی تلاش برای جبران برآمدند. اگر به اندازه سخاوت طبیعت این استان، ریشسفیدها و افراد دستاندرکار، گامی کوچک برای تسهیل ازدواج جوانان برمیداشتند، شاید امروز شاهد آمار تکاندهنده تعداد افراد مجرد و تبعات ناشی از این گره اجتماعی نبودیم. تغییر رویکرد جمعیتی نیاز به برنامهریزی صحیح و مدونی دارد که جز با تمهید مسئولان مازندران و نیز عزم جدی مردم به ثمر نمینشیند. در پایان این پرسش به ذهن میرسد که علاوه بر تأکید بزرگان و ائمه معصوم(ع) در ایجاد گام موثری برای ازدواج جوانان و واسطه بودن در این امر و نیز با وجود تعداد بسیار پژوهشگر، روانشناس و جامعهشناس خبره در استان، گره کوری که با دست باز میشود را چرا باید با دندان باز کنیم؟!
منبع: حورا
با فرارسیدن فاطمیه اول و موضوعیت “شهادت” اول بانوی جهان اسلام، پرداختن به علت اصلی شهادت دخت گرامی رسول خاتم، که اجماع بزرگان شیعه و سنی بر این قول نبی مکرم (ص) مبنی بر خشنودی و خشم خداوند در گرو خشنودی و خشم فاطمه است، این ضرورت را اجتنابناپذیر میکند که بر سیره این با فضیلتترین بانوی هستی مطالعه دقیق صورت گیرد تا این حقیقت مکشوف شود که ذرات وجودی این دردانه خلقت، الهی و مالامال از ارزشهای متعالی بوده و جاننثاری او در راه تعمیق و اشاعه فرهنگ نبوت محمدی (ص) بر حتی مخالفان او و خاندان عترت و طهارت پوشیده و انکارپذیر نیست.
حضرت فاطمه (س) که عصمت او به نص آیات قرآن مورد اتفاق اهل سنت است، با انتخاب اصلح در برگزیدن همسر و دفاع جهادی از امامت امام معصوم و جان فداکردن در راه استیفای حقوق امامت، این حقیقت را به اثبات رساند که برجستهترین بانوی بهشتی، به جهت تلاش در تحقق اهداف عقیدتی خود، سیاسیترین بانوی تاریخ با پاکترین و خالصانهترین روشهاست.
او، که الگوی 11 فرزند معصوم و مستجابالدعوه خود است، اعتقاد رسول خاتم (ص) را در عمل اینگونه پی گرفت که منطقاً اگر اسلام و پیامبر او آخرین دین و فرستاده حضرت رحمان هستند، زمانی تا قیام قیامت خواهند ماند که با جریان سیال و فعال امامت پیوند یابند تا تلاش عملی برای حاکمیت آموزههای نبوی هیچگاه از حرکت باز نایستد و فیض مستمر فیاض مطلق برای هدایت انسانها حتی برای لحظهای منقطع نگردد.
آن مظلومه شهیده با عمل خود، نشان داد که نبوت خاتم بدون امامت حاکم، قابل دوام نیست و برای حکومت امام منصوب خداوند، جهاد و جان دادن حتی بهترین بانوی خلقت قابل ارزش و توجیه است.
ولادت و شهادت نور دیدگان پیامبر، منحصر به زمان خاصی در تاریخ نیست. او، که در عمل مخلصانه خود خلاصه میشود، در هر زمان و مکانی که ارزشهای مورد اهتمامش احیاء شود و مورد اقبال جوامع قرار گیرد، تولد دوباره مییابد و یا اگر نماد حیات او، که ولایت و امامت است، مورد خدشه قرار گیرد، قاتلان امروزی آن شهیده قابل رویت و شناسایی خواهند بود.
حوراء بهشتی و مظهر زندگی و زیست مطهر، بزرگترین سرمایه بشریت بهویژه بانوان جهان اسلام و بهخصوص برای اهل ولایت است که عفاف و حجاب در تمام زوایای فعالیتهای اجتماعی او، دستاوردی برجسته برای همه کنشگران عرصههای مختلف و از جمله برای دختران و بانوان ایران اسلامی است.
آیا با برخورداری از بیمانندترین سرمایه گرانسنگی همچون فاطمه(س)، مغبون آن جماعت و ملتی که به بیراهه روند و به جای سعادت، شقاوت را پیشه کنند و شقی شوند که تنها برای سعید شدن خلق شدهاند، نیستند و آیا نتیجه این غبن، لعن دو جهان نیست؟!
منبع: بلاغ
به حول و قوه الهي و در ظل توجهات حضرت ولي عصر(عج) ، به منظور ترويج فرهنگ قرآن و معارف ديني و اهل بيت (عج)، حوزه علميه فاطمه الزهرا(س) شيرود از ميان خواهران مؤمن و متعهد و علاقه مند به تحصيل علوم ديني، با مدرك ديپلم و بالاتر به صورت حضوري و نيمه حضوري و پاره وقت، جهت سال تحصيلي 95-94 در مقطع سطح 2 (ليسانس) زير نظر مركز مديريت خواهران كشور و امام جمعه شهرستان تنكابن، ثبت نام به عمل مي آورد.
مكان ثبت نام:
تنكابن، شيرود، جنب امامزاده سيد حسين(ع)
شماره تماس: 01154375409
نقش زنان در پيروزي و به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي ايران
اشاره:
اسلام برخلاف جـوامع و تمدن جاهلـي كه زنان را حقير و ضعيف و دون شمرده و آنان را در خـدمت ابتذال و فساد گـرفته بـود, به زنان, شخصيتـي باكرامت و مقامي والا بخشيد. ايـن مقام و منزلت, تـوإم با فـداكاري و ايثار, در پـرتـو انقلاب اسلامـي تجلـي يافت و عطر شكـوفايي ايـن مـوجـود بزرگـوار و بافضيلت, جهانيان را به شگفت آورد, تا آنجا كه از سـوي خبرگزاريها و تحليل گران, انقلاب اسلامي به ((انقلاب چادرها)) نام گرفت.
زنان, ايـن عناصر عفاف و نجابت, نه تنها در پيروزي انقلاب اسلامي سهم بزرگـي ايفـا كـردنـد, بلكه در تثبيت نظام جمهوري اسلامـي و تداوم انقلاب اسلامـي حرف نخست را زدند و با حضـور در صحنه انقلاب اسلامي, تـوطئه هاي دشمنان را در عرصه هاي گوناگون فرهنگي, نظامي, اقتصادي, اجتماعي, سياسـي و … نقـش بـر آب سـاختنـد. در ايـن مقاله تلاش شـده است با بهره گيـري از سخنان گهربـار معمار انقلاب اسلامـي, حضـرت امـام خمينـي, نقـش و سهم بزرگ زنـان در پيـروزي انقلاب, به تصوير كشيده شـود و تلاش و منزلت ايـن بزرگواران عيان گردد. چهار عنوان ((تحـول فكري و روحي زنان)), ((حضـور زنان در صحنه انقلاب اسلامـي)), ((انگيزه حضـور زنان در انقلاب اسلامـي)) و ((ويژگـي زنان انقلابـي)) محـورهاي اصلـي ايـن تصـوير مـي باشـد.
1ـ تحول فكري و روحي زنان
هنر انقلاب اسلامي ايـن بود كه زنان جامعه ما را متحول ساخت و در مسير اسلام و ارزشهاي الهي هدايت كرد و از بي هـويتـي و بـي بند و باري و ابتذال كه سوغات غرب بـود, به سوي عزت خـواهي, عفاف, درك شخصيت و كمال جـويي و تحول فكري و روحي هدايت كرد و از دون مايگي به اوج انسانيت ارتقا بخشيد.
زنان مسلمان در انقلاب اسلامي شخصيت و هويت خويـش را يافتند و به مقام و منزلت والاي خـويـش پـي بردند و بينـش سياسـي, فرهنگـي و اجتماعي پيدا كردند. ايـن تحول فكري و روحي بزرگي كه نصيب زنان شد, مـوهبت الهي بـود كه امام خميني بارها از آن به بزرگـي ياد كـرده و آن را افتخـار بزرگ ملت ايـران دانستند:
((مـن در جامعه زنها يك جـور تحـول عجيبـي مي بينـم كه بيشتر از تحـولي است كه در مردها پيدا شده[ است].))(1) ((خانمهايي كه در قبل وضعشان يك نحـو ديگـري بـود, و رژيـم آنها را به يك مسـايل ديگري مشغول كرده بـود, متحول شدند به كساني كه در مقابل رژيـم ايستادنـد.))(2) ((نهضت اسلامـي به بـركت اسلام چنان تحـولـي در نفـوس زن و مـرد به وجـود آورده كه ره صـد سـاله را يك شبه طـي نمـوده است.))(3) ((اين يك تحـولي بـود كه بشر نمي تـوانست ايـن تحول را درست كند. اين تحول الهي بـود.))(4) ((ايـن تحول كه در ايـران پيـدا شـد, تحـول همه جـانبه بـود));(5)
يعنـي زنان در تمـام زمينه هاي روحـي, فكـري, اخلاقـي, فـرهنگـي, سيـاسـي, اجتمـاعي و انگيزه هـا و اهـداف, الهي شـده بـودنــد و مـي خـواستند در صبغه اسلام قرار گيرند و در مسير حضرت زهرا(س) و زينب كبرا(س) قدم بردارند.
زنان مسلمان از حالت بـي اعتنايي بيرون آمدند و نسبت به سرنـوشت خـود و خـانـواده خـويـش و اسلام احسـاس مسـووليت كـردند:
((همان زنهايـي كه آن وقت كه ـ هيچ ـ بـي تفاوت بـودنـد راجع به كشـور خـودشان, راجع به همه چيز, هميـن ها وارد شدند در ميدان و ديـديـم كه خـوب هـم مـي تـواننـد انجـام وظيفه كننـد.))(6)
تحول فرهنگي
در تهاجـم فرهنگـي غرب, زنان را در مسلخ ((فروش كالا)) و ((فساد و فحشا)) قربانـي كرده و ايـن مركز عطـوفت و فضيلت را به گرداب ابتذال كشانده بـودنـد. در طـول پنجاه سال سياه حاكميت خانـدان فاسـد پهلـوي, زنان مسلمان زير فشار و يـورش فرهنگـي استعمار و استكبـار دست و پـا مـي زدنـد. رضـاخـان ايـن مهره استعمــاري و استبدادي, خشـن ترين شيوه را در اشاعه فرهنگ مبتذل غرب, در قالب كشف حجاب به كار برد.
اسلام و انقلاب آمـد و زنان را از ايـن منجلاب فرهنگـي نجات داد و آنان را به اخلاق اسلامـي و حجـاب و عفاف و فضيلتها آراسته ساخت:
((ايـن اسلام كه در ايران زنده شد, آن خـدمتـي را كه به بانـوان كرده است و خواهد كرد, ارزشش به اندازه اي است كه نمي توانيـم ما توصيف كنيـم. اگر نبود اين انقلاب و نبود ايـن تغيير و تحولي كه در ايران واقع شـده بـود, بعد از چنـد سال ديگـر اثـري از اخلاق اسلامي در ايران نبود.))(7)
((اينجانب به زنان پرافتخار ايران, مباهات مي كنـم كه تحولي آن چنان در آنان پيـدا شـد كه نقـش شيطانـي بيـش از 50 سال كـوشـش نقاشان خارجـي و وابستگان بـي شـرافت آنان, از شعراي هرزه گرفته تا نويسندگان و دستگاههاي تبليغاتي مزدور را نقـش بر آب نمودند و اثبات كردند كه زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهـي نشـده و با ايـن تـوطئه هاي شـوم غرب و غرب زدگان آسيب نخـواهد پذيرفت.))(8)
((بجز مشتي زنان مرفه طاغوتـي و وابستگان ساواكـي و سرسپـردگان آنان ديگر قشرهاي ميليـونـي زنان متعهد كه اساس ملت مسلمان اند, در دام فـريب دلباختگان به غرب نيفتاده و بـا عمل خـود در طـول پنجاه سال سياه, بـا روي سفيـد نزد خـدا و خلق شجـاعانه مقاومت نمودند.))(9)
بنيانگذار انقلاب اسلامـي خطاب به روشنفكـران مـرتجع و دلباختگان بـي بنـد و بـاري و ولنگـاري غرب فـرمود:
((آيا زنها در ايران ديگر كنار رفتند به كلـي, يا همـدوش مردها در كارهاي سازنده داخل انـد؟ شما مـي خـواهيد كه زنهاي اينجا هـم بـي بند و بار باشند, هر جـور مـي خـواهند باشنـد؟ ايـن برخلاف آن تحـولـي است كه در خـود زنها پيـدا شـده است.))(10)
ميل به مبارزه
رها سـاختـن زنـدگـي آرام و بـي درد سـر و روي آوردن به زنـدگـي پرمخاطره و مبارزه با طاغوت يكي از تحـولاتـي بـود كه خداوند در وجود زنها به وجـود آورد. آن ترس و وحشتـي كه از طاغوت داشتند, از ميـان رفت و شجـاعت و شهامت جـاي آن نشست. زنـان مسلمـان از چكمه پـوشان و سـرنيزه هـاي گـارد شـاهنشـاهـي واهمه اي به دل راه نمي دادند و از زخمي و كشته شـدن نمـي هراسيدنـد. امام راحل ايـن گونه اين تحول را بيان مي كند:
(خـداوند) قلبها را از آن وحشت بيرون آورد, از آن وحشتـي كه از ايـن رژيمها همه داشتنـد, از آن وحشت بيـرون آورد و به جـاي آن تصميـم و شجاعت به ايشان داد, به طوري كه زنها, بچه ها و مردها, همه به مبارزه برخاستند. كـي سابقه داشت كه زن در مبارزه بيايد مقابل توپ و تانك بايستد؟ ايـن يك تحول روحي بود كه خداي تبارك و تعالـي در ايـن ملت تحـول را ايجـاد فـرمود.))(11)
تحول سياسي
بانوان به بركت انقلاب اسلامي و هدايتهاي پيامبرگـونه امام خميني چنان از بينـش سياسي برخـوردار شدند كه دشمنان اسلام و انقلاب از گمراه ساختـن آنان نااميد و درمانده شـدند. زنان با شناختـي كه از ماهيت و تـرفنـدهاي دشمنان اسلام پيدا كـردنـد گام در ميـدان مبارزه و سياست نهادند و خصـم دون را از صحنه بيـرون رانـدنـد. امام خميني در ديدار زنان مناطق ساحلي جنـوب ايران با اشاره به اين تحول بزرگ سياسي مي فرمايد:
((در اينكه مـي بينـم گـوينده شما بانـوان ساحلي, مسايلـي را كه مطـرح مـي كنـد, مسايل روز است, مسـايل سيـاسـي روز است, مسـايل اجتماعي روز است, همان طـور كه بانوان ديگر در مراكز و در ساير جاهاي ايـران مسايلـي را كه مطـرح مـي كننـد, مسايل روز و مسايل سياسـي و اجتماعي است, كه اين تحـول به بـركت ايـن نهضت اسلامـي پيدا شده, مـن اميدوارم كه ايـن تحـول باقـي بماند.))(12) و در مـورد بـانـوان محله چهارمـردان قـم فـرمـودنـد:
((بانـوان قـم و چهارمردان پيشرو نهضت اسلامي بـودند. رشد سياسي خود را اثبات كردند.))(13)
تحول اجتماعي
زنان در انقلاب اسلامـي شيفته كمك رسـانـي به محـرومان و مستضعفان بـودند و به شـوق ياري رساندن به كشاورزان و قشر محروم جامعه و شركت در جهادسازندگـي سر از پا نمـي شناختنـد. حضرت امام خمينـي فرمود:
((در ايـن جهادسازندگـي كه گاهي وقتها مـي بينـم خانمها رفتند و مشغول شـدنـد, خـوب, البته از خـانمها ســـاخته نيست كه مثل يك رعيتي, مثل اشخاصي كه ورزيده اند, در امـور كار كنند, لكـن همان رفتنشان در بين آن رعايا و بيـن كشاورزان, همان رفتـن و اشتغال پيدا كردن, به همان مقداري كه مي تـوانند, ايـن باعث مـي شـود كه قـدرت آنها چنـد مقـابل بشـود. وقتـي آنها ببيننـد كه از شهرها خانمهاي محصل, خانمهاي محترم آمـدند و در دهات مشغول كمك هستند به برادرهاي خـودشان, قدرت آنها چند مقابل مي شود و ايـن يك عمل بسيار ارزشمند است ولو عمل خـودش به حسب حجمـش كوچك باشد, لكـن حجم معنوي خيلي زياد است.))(14)
2ـ حضـور زنـان در صحنه انقلاب اسلامـي
حضور پرشـور در صحنه انقلاب اسلامي از افتخارات بزرگ زنان مسلمان ايـران اسلامـي است. آنـان در همـان روزهـاي نخستيـن انقلاب وارد ميدان مبارزه شدند و با جهاد خـود قدم به قدم, انقلاب اسلامـي را ياري كردند. زنان با عزمـي استـوار عليه طاغوت و استكبار جهاني به صحنه مبارزه آمـدند و ديـن خـود را نسبت به اسلام و انقلاب به خـوبـي ادا كـردنـد. امـام خمينـي خطـاب به بـانـوان فـرمــود:
((شما خـواهران در ايـن نهضت سهم بسزايي داشته ايد.))(15) ((شما سهم بزرگـي در نهضت اسلامي ما داريد. شما در آتيه براي مملكت ما پشتـوانه هستيد.))(16) آن حضرت به ايـن حضـور مـي بالد و افتخار مي كند و مي فرمايد:
((مـا بـايـد امـروز كه روز زن است … به زنان خـويـش افتخـار نماييـم. چه افتخاري بالاتر از اينكه زنان بزرگـوار ما در مقابل رژيـم ستمكار سابق و پـس از سركـوبـي آن, در مقابل ابرقدرتها و وابستگان آنان, در صف اول, ايستـادگـي و مقاومتـي از خـود نشان دادنـد كه در هيچ عصـري چنين مقاومتي و چنيـن شجاعتـي از مردان ثبت نشده است. ))(17)
پيشگام در انقلاب اسلامي
زنان در انقلاب اسلامي, پيشگام و جلـودار نهضت بـودند و پيشاپيـش مردها در صفـوف تظاهرات خياباني عليه نظام طاغوت حركت مي كردند. زنان مسلمان در تمامي نهضتها و حركتهاي اسلامـي پيـش قدم بـودند:
((در مسإله تنباكـو پيش قدم بـودند. در مسإله مشروطيت پيـش قدم بـوده اند و بحمدالله زنها در ايـن جمهوري اسلامـي چنانچه در همه مسـايلـي كه عمـومـي پيـش آمـده است, بـراي ايـران پيـش قــــدم بوده اند.))(18)
((در مملكت ما ايـن طـور شـد كه بانـوان همـدوش بلكه جلـوتر از مردها از خانه ها بيرون آمدند و در ايـن راه اسلامـي زحمت كشيدند و رنج ديدند, جـوان دادند, شوهر دادند, برادر دادند, معذلك رنج كشيدند, عمل كردند, پشتيباني از اسلام كردند و مردها هـم به تبع زنها اين كار را كردند. ))(19)
((زنهاي محترم متعهد ايران پيشاپيـش مردان به ميدان رفتند و سد عظيم شاهنشاهي را در هـم شكستند و ما و همه مرهون قيام و اقدام آنان هستيم.))(20)
نقش هدايتگري و تشويق مردها
زنها در انقلاب اسلامي نقـش هدايتگري داشتند و با حضور خـويـش در صف مقـدم تظاهرات, انگيزه قيام و حضـور در تظاهرات و مقابله با طـاغوت را در مـردهـا و جـوانها به وجـود آوردند.
احساس برانگيز بـودند و الهام بخـش, مردان را تشـويق كردنـد و به جـوانها جرات و شجاعت بخشيدند: ((ما نهضت خودمان را مديون زنها مـي دانيـم. مـردها به تبع زنها در خيابانها مـي ريختنـد. تشـويق مـي كردند زنها مردان را. خـودشان در صفهاي جلـو بـودند. ))(21)
((مردهاي ايران از مخدرات ايران, از بانـوان ايران عبرت گرفتند و تعليم گرفتند.))(22)
((بانـوان عزيز ما اسباب ايـن شدند كه مردها هـم جرإت و شجاعت پيـدا كننـد. مـا مـرهـون زحمـات شمـا خـانمها هستيـــم.))(23)
به واسطه حضـور زنان در صحنه, غيرت مردانگي و احساسات در مردان بـرانگيخته مي شـود و هميـن مـوجب مـي شـود سستـي و تـرس را كنار بگذارنـد و بـا شجـاعت قـدم در ميـدان بگذارنـد. امام فـرمـود: ((در مـردها يك حسـي است كه اگـر ببيننـد زنها بيـرون آمـده از خـانه هـا بـراي يك مقصـدي, اگـر قـوه شـان يكـي بـاشـد, ده تــا مي شود.))(24)
((اگر چنانچه يك عده از زن وارد بشـونـد در, فرض كنيد يك محلـي كه محل جنگ است, علاوه بر اينكه خـودشان جنگ مـي كننـد, مردها را كه يك احساسـي دارند نسبت به زنها, حساسيت دارند نسبت به زنها, مردها را, قـوه شان را دوچندان مي كنند. ايـن طـور نيست كه اينها اگر فرض كنيد بروند دفاع كنند, فقط خـودشان دفاع كرده اند; خير, دفاع كرده اند, خـودشان دفاع كرده اند و ديگران هـم به دفاع وارد كـرده انـد. مرد حساس است نسبت به زن. مرد اگـر صـد نفـر مرد را ببيند كه مي كشند, ممكـن است خيلـي چيز نشـود, اما اگر يك زن را ببينند كه بي احترامي مي كند حساسيت دارد و لـو اجنبـي باشند, آن زن, هيچ كار هـم به او نـداشته باشـد. ايـن يك حساسيتـي است كه مردها دارنـد … (اين) اسباب ايـن مـي شـود كه مردها هـم بيشتر وارد بشـونـد, مـردهـا هـم قـويتـر بشـوند.))(25)
ايثار جان و فرزند
بچه هاي خـردسـال در آغوش مادران, بـا اسلحه دژخيمان شاه پـرپـر مي شدند, و جوانان و نوجوانان در پيش رويشان بر زميـن مي افتادند و خـون سرخ شهيدانشان سنگ فرشهاي خيابان را رنگيـن مـي ساخت, اما آنان چون زينب كبرا(س) تـن به رضاي خدا داده و پرصلابت و استوار در مقابل ستمگران مـي ايستادند و با ايثار جان و فرزند و صبر در مصيبتها, احسـاس رضـايت در انجـام وظايف خـويـش داشتند.
امام راحل ايثارگـريهاي ايـن قشـر از جامعه را ايـن چنيـن بيان مي دارند:
((شما در چه تاريخي چنيـن ديده ايد؟ امروز زنهاي شيردل طفل خـود را در آغوش كشيـده و به ميـدان مسلسل و تـانك دژخيمـان رژيـــم مـي روند. در كدام تاريخ چنيـن مردانگـي و فـداكاري از زنان ثبت شده است؟))(26)
((در تظاهرات خياباني, زنان ما بچه هاي خردسال خـود را به سينه فشـرده, بـدون تـرس از تـانك و تـوپ و مسلسل به ميـدان مبـارزه آمده اند.))(27)
ايثار مال
زنان در ايثار جان و فرزند در انقلاب پيشقـدم بـودنـد. در ايثار مال هـم بر مردان سبقت جسته بـودند. آنان آنچه ذخيره داشتنـد و با قناعت جمع كرده بودند, در طبق اخلاص گذاشته, تقديـم مستضعفان و محرومان كردند. امام چه زيبا زنان مـومـن و عفيف را در ايثار مال معرفي مي كند:
((زنان ايران, هم مجاهدات انسانـي عظيـم كرده اند و هـم مجاهدات مالي. ايـن طبقه محترم زنها كه در جنوب تهران و در شهر قم و در سايـر شهرها هستنـد, هميـن خانمهاي محجبه, همينها كه مظهر عفاف هستند, در نهضت پيشقدم بودند و در ايثار مال هـم پيشقدم. ايثار كردند جـواهرات و طلاهايي كه دارند. براي مستضعفيـن دادند. عمده در ايـن امـور آن قصـد پاك است.))(28)
((خـداوند شما مـومنات را حفظ كند كه در نهضت اسلامـي خط كافـي داشتيد, و الان هـم براي مستمندان كمك كرديد و كمكهاي شما بسيار باارزش است. كمكهاي بانوان ارزشـش چند برابر كمكهاي مردان است. خداوند شما را حفظ كند.))(29)
((اينها طلاهـاي خـود را كه ذخيـره 50 سال, 20 سال, 30 سـالشـان بـود, آمـدند بـراي مستمندان دادنـد. شما چه كـرديـد؟ شماها چه كرديد؟))(30)
پشتوانه انقلاب و اسلام
چنـانچه پيشگـامـان انقلاب يعنـي آنـان كه سهم بزرگــي در انقلاب داشتنـد و بـا ايثار جان و فـرزنـد و مال, گـوش به فـرمان امام خميني بـوده و در تمامي صحنه هاي انقلاب اسلامي حضـور داشته, ايـن حضـور را تداوم بخشند و سستـي و بـي اعتنايي به خـود راه ندهند, يقينـا انقلاب اسلامـي بيمه خـواهـد شـد. بنيانگذار انقلاب اسلامـي بارها ايـن مسإله را بيان داشته و از زنان به عنـوان پشتـوانه انقلاب و اسلام ياد كردند: ((ملتـي كه بانـوانـش در صف مقدم براي پيشبـرد مقـاصـد اسلامـي هست, آسيب نخـواهـد ديد. ))(31)
((شما در آتيه براي مملكت ما پشتـوانه هستيد.(32) مـن اميدوارم كه باز شما در صف مقدم باشيد و ايـن نهضت را به آخر برسانيد كه حكـومت اسلامي ان شإالله تإسيـس بشـود و تمام اقشار ملت, تمام مستضعفيـن به حقوق حقه خـودشان برسند. خداوند شماها را حفظ كند و بـراي اسلام و مسلمين نگهدارد.))(33)
3ـ انگيزه حضـور زنـان در انقلاب اسلامـي
زنان و مـردان مسلمان در ايـران با انگيزه الهي انقلاب كـردنـد. آنان خـواستار حكـومت اسلامـي و احياي اسلام ناب محمدي(ص) و زنده شـدن نام قرآن و ائمه اطهار(ع) بـودند. از ايـن رو با نام فاطمه زهرا(س) و زينب كبرا و امام حسيـن(ع) به خيابانها مـي ريختنـد و تظاهرات راه مي انداختند.
عشق به اسلام و قرآن
كسـي زنان مسلمان را مجبـور نكـرده بـود كـودكانشان را در آغوش گرفته, در مقابل تـوپ و تانك و مسلسلهاي رژيـم طاغوت بايستنـد. آنان به خاطـر مقام و قـدرت و رياست, خـود و فرزنـدانشان را در معرض خطـر قرار ندادنـد, بلكه عشق به اسلام و قـرآن و پيشـوايان معصـوم بـود كه آنان را به صحنه كشاند. عشق به فاطمه زهرا(س) و زينب كبـرا بـود كه زنان مسلمان ما را انقلابـي كـرد. امام راحل انگيزه زنـان مسلمـان را عشق به اسلام و قـرآن بيـان داشته است:
((ملت ما عاشق اسلام بـود كه در همه اطـراف بـا دست تهي سينه هاي خودشان را سپر كردند, جـوانهاي خودشان را بردند در ميدان, زنها و مردها رفتند و مبارزه كـردند و پيروز شـدنـد.))(34) ((خانمها بـراي اينكه يك چيزي مثلا دستشـان بيايـد يا فـرض كنيـد كه صاحب منصب بشـوند, نمـيآيند بيرون, خـودشان و بچه هايشان را به كشتـن بـدهنـد. ايـن اسلام و قرآن است كه خانمها را آورده است بيرون و همدوش مردها بل جلـوتر از مردها وارد در صحنه سياست كرد.))(35) ((ايـن قدرت ايمان است كه شماها را به خيابانها كشيد و بانـوان را به خيـابـانها, و ارزش عمل همين است.))(36)
استقلال, آزادي, جمهوري اسلامي
شعار زنـان مـا در انقلاب اسلامـي سه كلمه بــود: استقلال, آزادي, جمهوري اسلامي. آنان خواستار استقلال بـودند و مـي خـواستنـد زيـر سلطه هيچ كشـور و قدرتـي نباشند و مي خـواستند آزاد باشند; يعني در سايه اسلام زيست كنند; بنده خـدا باشند و عبـد و ذليل ديگران نباشند. جمهوري اسلامي يعني حكـومتـي بر اساس اسلام ناب محمدي(ص) مي خواستند كه اركانـش را تـوحيد و عدل الهي تشكيل داده باشد, و ولايت خـدا و پيـامبـر بـر آن حـاكـم گـردد. امـام امت فـرمـود:
((زن و مرد زحمت كشيد, به خيابانها ريخت, جـورها كشيـد, خـونها داد كه اسلام را زنده نگه دارد, براي اسلام خـون داد, براي شهادت داوطلب شـد, … آنكه به او رإي داد ملت مـا, جمهوري اسلامـــي بود, اسلام مورد نظر بود.))(37)
((آنكه از سر تا سـر كشـور فريادش در خيابان و در كـوچه ها و در مـدارس و در همه جـا بلنـد بـود, ايـن بــود كه استقلال, آزادي, جمهوري اسلامـي. ايـن سه كلمه سـر زبـان همه بود.))(38)
الگـوپذيـري از حضـرت زهـرا(س) و زينب كبرا(س)
زنان مسلمـان ايـران بـا اقتـدا و الگـوپذيـري از حضـرت فـاطمه زهـرا(س) و دخت بزرگـوارش زينب كبـرا(س) وارد نهضت شـدنـد و در مقابل طاغوت ايستادند و از اسلام و قرآن دفاع كردنـد. بنيانگذار انقلاب اسلامي فرمود:
((فردا روز زن است … روز زنـي است كه دخترش ((حضرت زينب(س))) در مقابل حكومتهاي جبار ايستاد و آن خطبه را خـواند … زني كه در مقابل يك جباري ايستاد كه اگر نفـس مردها مـي كشيدند, همه را مـي كشتنـد و نتـرسيد و ايستاد و محكوم كرد حكـومت را, يزيـد را محكـوم كـرد … زن يك همچـو مقامـي بايـد داشته بـاشـد.))(39)
((زنهاي عصـر ما بحمـدالله شبيه به همـانها (فـاطمه زهـرا(س) و زينب كبـرا(س)) هستنـد. ايستـادنـد در مقابل جبار بـا مشت گـره كـرده, بچه هـا در آغوششـان و به نهضت كمك كـردند. ))(40)
((ما مكـرر ديـديـم كه زنان بزرگواري زينب گـونه(عليها سلام الله) فرياد مـي زنند كه فرزنـدان خـود را از دست داده و در راه خـداي تعالي و اسلام عزيز از همه چيز خود گذشته و مفتخرند به ايـن امر و مـي دانند آنچه به دست آورده اند, بالاتر از جنات نعيـم است, چه برسد به متاع ناچيز دنيا.))(41)
4ـ ويژگي زنان انقلابي
زنان مسلمان و انقلابـي كه با جهاد در راه خدا, سلطنت 2500 ساله طاغوت را سـرنگون كـردند و تاريخ را دگـرگـون ساختنـد, از منظر حضـرت امـام خمينـي داراي ايـن خصـايل ارزنـده بـودند:
شيردل و شجاع
((ما همگـي مـرهـون شجـاعتهاي شمـا زنـان شيـردل هستيـم.))(42)
((مادران شجاع فـرزنـدان اسلام خـاطـره جـانبـازي و رشـادت زنان قهرمان را در طـول تاريخ زنده كـردنـد. در چه تاريخـي اينچنيـن زنـانـي را سـراغ داريـد, در چه كشـوري؟))(43)
مظهر حجب و عفاف
زنان انقلابي كسانـي بـودند كه باحجابـي كـوبنده و عفتـي زيبنده وارد صحنه مبارزه شدند و هميـن براي دشمنان انقلاب اسلامي بيش از هر چيز شكننده و كوبنده بود:
((همينها كه مظهر عفاف هستنـد, در نهضت پيشقـدم بـودنـد.))(44)
مظهر خلوص
زنان مسلمـان در انقلاب اسلامـي پيـش از مـردان اخلاص داشتنـد. از ايـن رو ارزش اعمـال آنـان نيز بيشتـر بـود:
((خـواهرهاي ما كه در عصر نهضت شـركت داشتنـد, ارزش اعمال آنان بيشتـر بـود از ارزش اعمال مردها. آنها از پـرده هاي عفاف بيرون آمدند و با پرده عفاف با مردان همصـدا شـدند و پيروزي را تحصيل كردند و حالا هـم با قصـد خالص آنچه كه در ايام عمر تهيه كردند, بـراي مستمندان دادنـد. اين ارزش دارد, متمكنيـن اگر ميليـونها بـدهنـد, به قـدر ارزش ايـن نيست.))(45)
از طبقات محروم و جنوب شهرها
زنان انقلابـي از طبقـات محـروم و مستضعف و به اصطلاح جنـوب شهري بودند:
((ايـن زنهايي اطراف شهر قـم و زنهاي جنوب تهران و زنهاي جنـوب همه شهرستانها (جنـوب به معناي اينكه شما (غرب زده ها) مـي گـوييد اينها از طبقه پاييـن هستند) اينها حقـوق بشر را مي دانند و عمل مـي كننـد … شمـاهـا چه كـرده ايـد؟))(46)
((هميـن زنهاي محترم و مـردهاي عزيز محتـرم بـودنـد كه از طبقه محروم در آن رژيـم بودند, اينها بـودند كه تـوانستند ايـن قدرت شيطانـي را بشكنند و ايـن سـد را خرد كنند و اينها هستند كه از ايـن به بعد بـاز تكليف دارند.))(47)
تربيت شده اسلام
((آنها كه قيام كرده انـد, هميـن زنهاي محجـوبه جنـوب شهر قـم و ساير بلاد اسلامي بـودند. آنها كه به تربيت آريامهري تربيت شدند, ابـدا در ايـن امـور دخالت نداشتنـد. آنها تربيتهاي فاسـد شـده بـودند از تربيتهاي اسلامـي آنها را دور نگه داشتند. اينهايي كه تـربيت اسلامـي داشته اند, خـون دادند, كشته دادنـد, به خيابانها ريختنـد, نهضت را پيـروز كـردند.))(48)
منبع: پايگاه اطلاع رساني فرهنگ ايثار و شهادت