۱۸ آذر، معرفی عراق به عنوان آغازگر جنگ از سوی سازمان ملل متحد
جنگ عراق با ایران یا عراق و… با ایران؟!
آن روز که حرف اول زمزمه ها و تیترهای روزنامه ها، جنگ ایران و عراق بود و سکوت خفقان بار مجامع جهانی در برابر این فاجعه انسانی گوش فلک را کر می کرد، عراق، نامی بود که در درون خود، نام های بسیاری را نهفته داشت. در ظاهر فقط صدام جنایت کار بود، ولی آنچه از تجهیزات نظامی پیشرفته و سلاح های شیمیایی و میکروبی در جنگ دیده می شد، بسیار فراتر از تکنولوژی موجود در عراق آن روز بود که جز پول نفت چیزی نداشت. حتی نژاد برخی از سربازان به ظاهر عراقیِ اسیر شده در جنگ، حکایت از چیز دیگری داشت. خلاصه اینکه همه بودند و ما، تنها؛ ولی دست خدا همواره با سپاه حق است.
اهداف عراق از تهاجم جنگ عراق بر ضد ایران
تنها، خواسته دولت عراق نبود؛ کشورهای دیگری نیز در این جنگ اهدافی را دنبال می کردند. رؤیای صدام در این جنگ، جداسازی خوزستان از خاک ایران و الحاق آن به عراق بود. پس از سرنگونی رژیم پهلوی و برقراری جمهوری اسلامی، در اوایل انقلاب، ایران درگیر برخی بازسازی ها و ایجاد اصلاحات بود. ازاین رو، عراق و هم سنگرانش زمینه را برای دست یابی به آمال شومشان مناسب یافتند و دست در دست هم، آماده حمله شدند؛ آماده حمله به کشوری که تا دیروز هر یک در گوشه ای از خاکش سهمی داشتند. کشوری گسترده در خاورمیانه با ذخایر نفتی و منابع طبیعی بسیار که در مقابل دیدگانشان به قدرتی خلاف میلشان در منطقه تبدیل می شد و چه بسا با صدور انقلابش، دست آنها را از منافع و منابع دیگر کشورهای منطقه نیز کوتاه می کردپس از پذیرش قطع نامه 598 از طرف ایران و آتش بس میان کشورهای ایران و عراق، ایران همواره بر شروع جنگ از سوی عراق پافشاری می کرد. سرانجام سه سال و نیم بعد در هیجده آذر 1370، پس از بیش از یک دهه کارشکنی و حق پوشانی، با پی گیری های مستمر ایران و بررسی ها و تلاش های حق جویانه دبیر کل وقت سازمان ملل، عراق به عنوان مسئول و آغازگر جنگ معرفی شد. این اقدام بر اساس بند 6 قطع نامه 598 صورت گرفت که دبیر کل را موظف کرده بود متجاوز را به شورای امنیت معرفی کرد. پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله و ترس امریکا و غرب از توسعه آن در منطقه، آنها را بر آن داشت تا تمام قوای فکری و نظامی خود را به کار گیرند و عراق را در حمله به ایران تجهیز و تشویق کنند. عراق آن روز، کشوری بود نه چندان پیشرفته که زیر یوغ جنایت کار مستکبری چون صدام اداره می شد. پس به یقین، بدون وعده ها و حمایت های امریکا و غرب، فکر حمله به ایران برای کشوری چون عراق، آن هم پس از انقلابی سترگ که لرزه بر پیکر استکباری امریکا و غرب انداخته بود، تصوری ناممکن می نمود. در مجموع آنچه سبب شروع این جنگ و تحمیلش به ایران اسلامی شد، ترس از صدور انقلاب اسلامی ایران و قدرتی بود که رهبری اسلامی و حمایت ملی و مردمی در پیروزی انقلاب نشان دادند. امریکا به عنوان نخستین چراغ سبز، به منظور هموار کردن راه برای کمک به عراق، در فروردین 1361، نام این کشور را از فهرست کشورهای تروریست حذف کرد و همواره از مخالفان تصویب قطع نامه های سازمان ملل بر ضد عراق در استفاده از سلاح های شیمیایی و میکروبی بود.
توصیف شروع جنگ از سوی عراق در یک پیام
از بهمن 1357 که انقلاب پیروز شد، تا شهریور 59، در دنیا اسمی از جنگ میان کشورهای ایران و عراق نبود، ولی در خاک ما حرف هایی بود که از درگیری های مرزی و شهادت و اسارت و… خبر می داد. تا اینکه در 31 شهریور 1359 جنگ به طور رسمی با حمله هوایی عراق به ایران با ادعای کاذب «دفاع پیش گیرانه» به منظور دفاع از منافع حیاتی عراق آغاز شد: اول فرودگاه اهواز، بعد مهرآباد تهران و بعد فرودگاه همدان و سنندج و تبریز و اسلام آباد و کرمانشاه. بدین ترتیب، جنگ آغاز شد، در حالی که ما نمی خواستیم. جنگی که هشت سال طول کشید و از فجایع بشری قرن بیستم شد.